لأله خوانی ترکمن
قوم ترکمن یکی از اقوام ایرانی است که به دلیل اینکه دختران خود را در گذشته طبق میل والدین و بدون در نظر گرفتن خواسته دختر، در سن پایین به عقد مردی در می آوردند. پس از انتقال عروس به خانه داماد، نوعروس نیز احساس درونی خود که سرشار از نارضایتی و ناراحتی و درد است را به اطرافیان در غالب ترانه هایی بیان می کند که به آنها در زبان ترکمنی «لأله» گفته می شود.
بیان احساسات درونی در بین تمامی اقوام جهان مرسوم است و هر کدام به گونه ای احساسات درونی خود را بروز داده تا پیام هایی را به دیگران بفهمانند و درون خود را از این طریق آرام نمایند.
قوم ترکمن یکی از اقوام ایرانی است که به دلیل اینکه دختران خود را در گذشته طبق میل والدین و بدون در نظر گرفتن خواسته دختر، در سن پایین به عقد مردی در می آوردند. پس از انتقال عروس به خانه داماد، نوعروس نیز احساس درونی خود که سرشار از نارضایتی و ناراحتی و درد است را به اطرافیان در غالب ترانه هایی بیان می کند که به آنها در زبان ترکمنی «لأله» گفته می شود.
مقدمه:
بی شک هر شخص متأثر از حوادث ناگوار و خوش طبیعت و جامعه در درون خود احساساتی دارد که گاهاً این احساسات را به نوعی انعکاس می دهد تا دیگران را از احساسات خود باخبر کند قوم ترکمن نیز یکی از اقوام مطرح کشور ایران در ترکمن صحرای ایران واقع در شمال این کشور همجوار مرز کشور ترکمنستان زندگی می کنند.
زنان ترکمن جهت انعکاس احساسات درونی خود شیوه های مختلف را با توجه به موقعیت زمانی و مکانی به کار می گیرند. از جمله آنها می توان «لأله» را نام برد که در این مقاله سعی شده به تشریح آن پرداخته شود.
أله:
لأله ها، ترانه های غمناک و سوزناکی هستند که دختران و نوعروسان ترکمن در شبهای مهتابی گرد هم آمده، می خوانند.
لأله ها، حکایت از فغان های جانسوز دخترانی دارند که با وجود کم سن و سالی، قربانی تصمیم گیری نابجای خانواده های خود شدند و تن به سرنوشتی شوم داده اند و عمری دراز در درد و رنجی جانکاه بسر برده اند.
لأله ها، رنجواره بی حدّ و حصر و ناله های دختران ساده و معصومی هستند که به رسم ناخوشایند ایّام در ظلمی گوناگون قرار گرفته اند. از یک سو به جبر روزگار و رسم طائفه در کودکی به خانه بخت – به خانه ای که بر او پشیزی ارزش قائل نیستند – روانه شده اند و نوعروسان کم سن و سال و کم تجربه باید از وظیفه اصلی و اساسی که همان زاد و ولد است بخوبی بر می آمدند و هم کارهای طاقت فرسای خانه را چون: قالی بافی، نمد بافی، شیردوشی، برپایی آلاچیق، پختن نان، فراهم کردن هیزم و رفت و روب خانه انجام می داده اند.
بدترین درد آنان درد دوری از کانون گرم خانواده و دوری از دوستان و همسن و سالان و ایل و تبار خود بود. از یک سو، با وجود نقش اساسی در خانه، از هیچ گونه حقوق و مزایایی برخوردار نبودند، این ظلم و ستم قرن های متمادی همواره بر گروهی مظلوم تحمیل می شده که از معصوم ترین و زحمتکش ترین زنان جامعه ترکمن بودند.
لأله ها، در واقع پژواک دردها و محرومیت های آن دختران و نوعروسان است. بازتابی از ستمهای گوناگون آنان و انعکاس دردها و مظلومیت ها و دوری در دیاری بیگانه که بی هیچ فریاد رسی باید بسوزند و رنجواره های غمناکی برای دختران بعد از خود بسازند. آنان لأله ها را ساختند و سوختند تا فریادی باشد، فریادی دلخراش، تا شاید که بخود آیند.
خالقان و آفرینندگان واقعی این سوزناک ترین اشعار، همان دختران و نوعروسان گمنامی هستند که نتوانستند به آرزوها و آرمانهای خود برسند و نتوانسته اند فریاد بکشند و در برابر کج خلقی روزگار و نا برابری های زمانه و ایل ناسازگار طغیان کنند و عَلَم مبارزه بر افرازند.
لأله ها، سوزناکترین شعرها و در عین حال واقعی ترین، تأثیرگذارترین و ظریف ترین اشعاری هستند که در طول تاریخ گذشته و در ادبیات شفاهی خاصّه در ادبیات زنان ترکمن سروده شده اند.
وجه تسمیه و پیشینه لأله
لأله ها در نزد هیچ یک از اقوام دنیا با این موسیقی و نظام یافتگی و با این محتوای غنی که در میان ترکمنان است، متداول نیست.
لأله ها قدمت و پیشینه دراز دارند، برخی از واژه های بی معنی و هجاهای مکرّر نامشخص، الفاظ غامض و پیچیده، کلمات مستعمل ایغوری و .... همه نشان از پیشینه ای دور و دراز این پدیده فرهنگی دارند، علاوه بر این ذکر و یادآوری وقایع مهم تاریخی گذشته و وقوع درگیری های طایفه ای – عشیرتی، هجوم بیگانگان، اوضاع نابسمان اجتماعی و بافت جمعی و عشیرتی آن عصر حتی با ذکر حاکم و خان آن دیار، همه ثبت شده که به لحاظ تاریخی نیز از اهمیت فراوان برخوردار است و نشان از قدمت این سروده های آهنگین دارد.
واژه لأله و انواع لأله خوانی
لأله، دو سیلاب تکراری است که هنگام خواندن آن فرازهای موسیقیایی از تکرار آن حاصل می شود و از این لحاظ به لالایی ایرانی بی شباهت نیست.
لأله به معنای سروده و آوازهایی است که با هجاهای «لألأ لأله، لألأ لأله » آغاز می شود. توأم با موسیقی و ثبت خاصی است که نوعی حرکت نیز از آن صادر می شود، وقتی لأله با حرکات و موسیقیایی خاص خود خوانده شود، نوعی حالت سوزناک شاعرانه کاملاً در آن مشهود است در میان ترکمنان، در طایفه های مختلف، لأله را به گونه های مختلف می خوانند.
گاه آن را در شبهای مهتابی که دختران و نوعروسان گرد هم می آیند با حرکات گلو و دست که به آن لأله با گلو ( بوقیرداق لأله سی ) گفته می شوند، خوانده می شود که بیشتر در میان ترکمن های ترکمنستان و در میان گوکلانهای ایران متداول است.
گاه آن را به صورت حرکت دست و لب ( حرکت دست روی لب ) که در آهنگین کردن آن نقش موثری دارد، می خوانند که به آن لأله با لب ( دوداق لأله سی ) می گویند که بیشتر در میان ترکمنان ایران در میان گوکلانها و یوموت ها مرسوم و معمول است.
اما گونه دیگر آن لأله خوانی با حرکت پاست که با حرکات هماهنگ پا انجام می گیرد که در میان یموت های ایران متداول است که لأله با پا ( آیاق لأله سی ) می گویند و گاه هم بدون حرکت دست و پا بطور ساده به صورت اپرای ساده اجرا می کنند.
لأله با لباس یا «هیم میل» یا «اگین لأله » هم میان ترکمنان رواج دارد.
روایتی درباره لأله
طبق روایات مردمی، « لأله » نام دختری است که بنا به تعصبات قومی، طایفه ای، به اجبار پدر و مادر در عشق دلداده و یار خود ناکام مانده بنا به رسم ناخوشایند آن عصر، وی به عقد فردی از طایفه دیگر در فاصله دور از ایل خود، در می آید.
لأله در دوری و فراق از یار و دیار خود و در جدایی از دلداده خود به یاد خاطرات کودکی و همبازی ها و دوستان خود می افتد و اشعار سوزناکی را زمزمه می کند و با آن مویه سر می دهد و با گذشت زمان، ناله های سوزناک آن به لأله تبدیل می شود و الگویی برای دختران و نوعروسان بعد از خود می شود که غبار غربت بر چهره و داغ حسرت و فراق بر دل دارند.
ابعاد لأله
لأله ها بخاطر گستردگی و فراوانی مضامین و مفاهیم و همچنین بخاطرسوز و دردی که در آنهاست، از غنی ترین اشعاری هستند که جزء گنجینه ماندگار ادبیات زنانند و در عین گستردگی از محتوای غنی و سرشار برخوردارند.
لأله ها را می توان به دسته های زیر تقسیم بندی کرد:
1- در نکوهش دختر به غریبه دادن
2- در بیان آرزوها و دوری از ایل و سرزمین خود
3- یادآوری دوستان و همسالان
4- یادآوری برادران خود
5- در بیان دلتنگی و سوزهای غریبانه
6- لأله های عاشقانه
7- اشارات تاریخی و اوضاع اجتماعی
8- لأله های حماسی.
در نکوهش دختر به غریبه دادن:
در جای جای لأله مخصوصاً آنجا که توأم با سوز و حرمان و محرومیت است. پدر و مادرانی که تنها به فکر مادیات و در اثر نادانیهای خود، راقم اصلی سرنوشت محتوم دختران خود بوده اند و از سوی فرزندان خود مورد مذمّت و سرزنش قرار گرفته اند که به زبان لأله بیان می شوند.