معرفی رشته صحافی سنتی
فن تنظیم و بههمبستن صفحات کتاب یا امثال آن و قرار دادن آنها بین دو پوشش (جلد) بهمنظور یکجا نگاهداشتن صفحات و جلوگیری از فرسوده یا پاره شدن و تسهیل استفاده از آنها را صحافی گویند.
جلد کتاب ممکن است نازک یا ضخیم باشد. جلدهای ضخیم را از مقوا میسازند و روی آن را پارچه، چرم، پلاستیک چرمنما، یا ترکیبی از این مواد میکشند.
تاریخچه:
تاریخ جلدسازی را متفاوت بیان کردهاند و بعضی آن را مقارن با شکلگیری کتاب دانستهاند (:5 ذیل "صحافی"). بعضی نیز گفتهاند فن صحافی بهوسیله بههمبستن کناره صفحات به یکدیگر پس از رواج استفاده از پارشمن* معمول شد (:6 ج 2، ص 1555).
سومریها برای نگهداری و بایگانی الواح گلی، آنها را روی طاقچههایی به پهنای 45 سانتیمتر میگذاشتند و گاهی نیز این الواح را در کوزهها و خمهای کوچک نگهداری میکردند. چینیها برای محفوظ ماندن نوشتههای خود، کاغذهای راه راه طویل بهکار میگرفتند و آنها را جناقی تا میزدند.
در هند درختهای بلندی وجود داشت به نام تاری که بر روی برگهای آن مینوشتند. سپس بهوسیله عبور نخ از سوراخی که در میان برگها ایجاد میشد، این اوراق را به یکدیگر میچسباندند. در شهرهای مرکزی و شمال هند از پوست درخت "توز"، که "بهوج" نامیده میشد، برای نوشتن استفاده میکردند؛ اوراق نوشته شده را با اعداد متوالی شمارهگذاری میکردند، بعد از اینکه کتاب تمام میشد اوراق را در یک قطعه پارچه میپیچیدند و در میان دو لوح که به اندازه همان کتاب انتخاب شده بود، میگذاشتند.
این نوع کتاب را که برای نامهنگاری بهکار میرفت "پوتی" میخواندند. برای نگهداری طومارهای مصری که از پاپیروس* بود و گاه طولشان به پنج متر میرسید، آنها را دور یک چوب استوانهای شکل میپیچیدند (:3 12-13).
در نخستین کتابهای صحافی شده، صفحات کتاب را میان دو تخته ضخیم قرار میدادند و تختهها را با چفت یا نوار یا بندهای چرمی میبستند. مادهای که معمولا برای پوشش بهکار میرفت چرم بود، ولی عاج، نقره، طلا، ابریشم، و مخمل نیز بهکار میرفت (:6 ج 2، ص 1555).
تا قرن دوم بعد از میلاد، کتاب به شکل امروزی وجود نداشت. در مصر، رفته رفته طومارهای پاپیروس جای خود را به ورقهای پاپیروس و یا پوست دادند. کتابهای مقدس مربوط به این دوره شکل مستطیل داشتند و اوراق آنها از ته بهیکدیگر دوخته شده بود. این کتابها را برای حفاظت بیشتر با جلدهای محکمی که از باقیماندههای پاپیروس و یا ورقههای چوب درست شده بود، میپوشاندند. با گذشت زمان و پیشرفت دباغی پوست و بهوجود آمدن پارشمن، چرم نازکی روی این جلد میکشیدند و حتی آن را با طرحهایی طلایی تزیین میکردند.