آیین ذکر خنجر
فلسفه ی رقص خنجر را باید در اعتقادات قومی و فرهنگی ترکمن ها جستجو کرد که از گذشته های دور به یادگار مانده است و در واقع، نمایشی هنری، رزمی و نمایشی است. همراه با حرکاتی هماهنگ و موزون که جلوه و شکوهی خاص دارد و تماشاگر را نیز، همچون مجریان آن، در حالتی رویایی فرو می برد.
درباره ریشه ی تاریخی ذکر خنجر می توان به نکات زیر اشاره کرد:
1- به رقص دراویش نقشبندیه شبیه است و مروج آن را مشرب دالی یکی از یاران و شاگردان بهاالدین محمد نقشبندی می دانند.
2- در کتاب مراسم آیینی و تاتر آمده است که رقص خنجر ترکمن ها همانند آیین گوات در بلوچستان و آیین زار در خلیج فارس است و معمولا برای مداوای بیمارن روحی اجرا می شود.
3- این رقص، به آیین پرخوانی نیز شبیه است. پرخوانی یعنی زیاد خواندن اوارد، همراه با حرکات نمایشی دست و پا که یادآور شمانیسم و کارهای شمن ها است.
شمن ها برای تحت کنترل در آوردن ارواح نامرئی و نجات بیمار روحی، حرکاتی چرخشی و جهش هایی رقص گونه انجام می دادند در حالی که شمشیری آخته و آتشین بر دست داشتند. به علت شباهت این حرکات با حرکات کسانی که رقص خنجر را اجرار می کنند، شاید بتوان گفت که ذکر خنجر، صورت تحول یافته ی اعمال شمن ها در شمانیسم باشد و اینک برای تقرب به خدا محسوب می شود.
4- ترکمن ها بنا به شرایط محیطی، همیشه در معرض هجوم اقوام مختلف بودند. بر این اساس چاره ای نداشتند جز اینکه همیشه در حالت دفاعی باشند و با آموزش فنون نظامی، خود را قوی، پرتوان و مصمم نگه دارند. رقص خنجر با نقش مایه های مذهبی سبب می شود که این روحیه در آنها تقویت شود.
نحوه ی اجرای مراسم ذکر خنجر
در اجرای این هنر رزمی، نمایشی، نیایشی از لحاظ تعداد مجریان، محدودیتی وجود ندارد ولی معمولا از 5، 7، 9 و یا 11 نفر تجاوز نمی کند.
یکی از مجریان، وظیفه ی رهبری و غزلخوانی گروه را به عهده دارد. رهبر گروه و مجریان جامه ای بلند و قرمز می پوشند که جامه ی سنتی ترکمن هاست (دون) و خنجری بر کمر می بندند.
مجریان این هنر رزمی، نیایشی، نمایشی در دو ردیف و مقابل هم قرار می گیرند، آن چنان که قادر به دیدن رهبر گروه و حرکات او باشند.
وقتی گروه نمایشی در مقابل مردم قرار گرفت رهبر گروه، غزلی عارفانه را با صدایی گرم، شمرده و آهنگین می خواند، این اجرا را دؤرما غزل/ غزل آغازین نام نهاده اند. در این دور، همگی مجریان، دست های خود را در حالت نیایش به سوی آسمان بلند می کنند. آنگاه در بخشی از غزل و با اشاره ی رهبر گروه از ته گلو « هووه » می گویند که در حقیقت همان « یا هو » گفتن است.
در مرحله بعد و با اشاره ی رهبر گروه، این هووه گوها با زدن یک پا بر زمین، هماهنگ با رهبر گروه، عقب و جلو می روند و به تدریج آهنگ عقب و جلو رفتن را سریع تر می کنند. این حرکات، با خشن تر کردن تن صدا همراه است. با رسیدن بازیگران به اوج هیجان روحی، رهبر گروه تشخیص می دهد که مجریان را به دور سوم هدایت کند.
این مرحله را اُچ دپیم/ سه ضربه ی پا می نامند. در این مرحله، مجریان از حالت تقابل به حالت چرخش در می آیند و در طی سه گام به مرکز دایره می رسند، آنگاه که این حرکات چند بار تکرار شد، رهبر گروه، لفظ خنجر را بر زبان می آورد و گروه در مرکز دایره خنجر های خود را در بالای سر به هم می رسانند که نشانه ی یکی شدن همه ی قبایل و طوایف ترکمن است، یعنی رسیدن از کثرت به وحدت.
شعر رقص خنجر
بخش اول
ایا دوثلار، برادر لار، الیمدان شونقاریم اوشدی
توتای دیثم قولیم یتمز، ایکی باقیم اوزلیپ قاشدی
آمین خدا، آمین- هو، ها، هو
بخش دوم
ای کریم بو یا کریم، قادر خدا ثندان مدد
بارچا لارینگ آتاثی، آدم حوّاثندان مدد
هر نه بولقای کل عالم، انبیا ثندان مدد
فخر عالم، حق حبیبی، مصطفی ثندن مدد
هو، ها، هو
بخش سوم
ای آّلاّی ای آّلاّی ای آّلاّی ای آّلاّی
ای گوزیم ثنی، ای گوزله یار- ای دیلیم ثنی
ای ثوزیله یار- ای قلبیم ثنی ای ایسته یار
آلاّی آلاّی آلاّی
ایسته یار ای آلاّی آلاّی
ایسته یار هو، ها، هو
ترجمه
بخش اول
ای یاران! ای برادران! شاهین من پر کشید و رفت.
قادر نیستم بگیرمش، چون که دستهایم از تنم جداست.
ای خدا! ایمان آوردم به تو، ایمان آوردم به تو، هو، ها، هو
بخش دوم
خداوندا! تو کریمی، تو توانای رحیمی
یاری ام ده، ای آدم ابولبشر: ای حوا!
یاری ام ده، ای رسول کاینات! یاری ام ده.
ای فخر زمان، ای حبیب خدا، ای مصطفی (ص) یاری ام ده.
هو، ها، هو
بخش سوم
ای خدا، ای خدا، ای خدا
چشمانم دیدار تو را می جوید، زبانم گفتار تو را می پوید
ای خدا، ای خدا، قلبم حضور تو را می طلبد.
ای خدا، ای خدا
تو را می خواهم، تو را می خواهم، هو، ها هو
منبع
نگاهی به فرهنگ مادی و معنوی ترکمن ها، گنبد دردی اعظمی راد