یکی از مهمترین چالشهای حکمرانی کشورها ایجاد اشتغال ، کارآفرینی و کاهش نرخ بیکاری است که دولتها از ابزارهای مختلف برای دستیابی به این هدف استفاده میکنند . توسعه صنایعدستی میتواند بهطور مؤثر و مقرونبهصرفهای ایجاد اشتغال نموده و موجب کاهش بیکاری ، افزایش سطح اقتصادی و رفاهی مردم خصوصاً جوامع روستایی گردد .
در سالهای اخیر با درک اهمیت جایگاه و تأثیر صنایعدستی و اقبال عمومی مردم ؛ توجه دولتها در ایران به حوزه صنایعدستی بیشتر معطوف گردیده است که از بارزترین نمودهای آن میتوان به تشکیل وزارت خانه مستقل جهت ساماندهی و رفع مشکلات این بخش اشاره نمود .
همچنین در حوزههای آموزش هنرهای صنایعدستی و استانداردسازی آنها اقدامات عملیاتی خوبی صورت گرفته است بهگونهای که در حال حاضر هنرمندان صنایعدستی کشور در 156 رشته و 143 زیرمجموعه رشته فعالیت مینمایند.
نساجی سنتی
نساجی سنتی مجموعهای از فعالیتهای مرتبط به هم از تأمین مواد اولیه تا تولید محصول نهایی را دربرمیگیرد . مواد اولیه این هنر شامل پشم ، پنبه و ابریشم بوده و تولید نهایی نیز پارچه تولیدی است که میتوان با اضافه نمودن فرایند تکمیلی به محصولات متنوعی آن را تولید نمود تا ارزشافزوده مناسبی ایجاد گردد .
اصطلاح نساجی سنتی در مقابل نساجی مدرن بکار برده میشود؛ در نساجی مدرن با در هم تنیدن تاروپود با استفاده از ماشینهای مکانیزه و خودکار و نیمهخودکار پارچه در مقیاس زیاد تولید میگردد درحالیکه در فرایند نساجی سنتی هنرمند با استفاده از الیاف طبیعی و ابزارهای بافت دستی پارچه دستباف خود را تولید میکند .
نساجی سنتی ازجمله هنرهایی است که از قدمت طولانی و پیشینهای کهن برخوردار است و در آثار تاریخی متعدد و ابزارهای باقیمانده از گذشتگان میتوان آثار آن را مشاهده نمود .
خروجی نساجی سنتی تولیداتی است که با استفاده از دستگاههای ساده بافندگی از نوع دو وردی و چهار وردی و... تا ژاکارد دستی، تولید میشود و از خصوصیات برجستهاش این است که اولاً کلیه مراحل سهگانه بافندگی (ایجاد دهنه کار، پود گذاری، دفتین زدن) با حرکات دستوپا انجام میشود. ثانیه امکان استفاده از پودهای رنگی به میزان نامحدود و همچنین تنوع طرح بافت، میسر میشود که این امر نشانگر حضور مؤثر انسان در تولید است.محصولات نساجی سنتی عمدتاً دارای طرحها و نقشهای ساده و گاه بدون نقش است.
بزرگترین مزیت نساجی سنتی برای ایجاد اشتغال خانگی و کارگاههای صنایعدستی ؛ ارزان و در دسترس بودن ابزارهای بافت ، مواد اولیه و کم بودن سرمایهگذاری اولیه است بهگونهای که هر فرد میتواند با حداقل منابع مالی و نیروی کار و همچنین سطح کارگاه اقدام به بافت پارچه نماید .
زنجیره تولید ارزشافزوده نساجی سنتی
هنر نساجی سنتی شامل حلقههایی است که درنهایت چنانچه بهدرستی چیدمان و مدیریت گردند میتوانند علاوه بر ایجاد زنجیره تولید و اشتغال تعداد زیادی هنرمند در حلقههای میانی باعث ایجاد ارزشافزوده قابلتوجهی در محصول نهایی گردد بهگونهای که تا 500 درصد ارزشافزوده از مواد اولیه تا محصول نهایی قابلدستیابی است که میتواند ازنظر اقتصادی قابلتوجه باشد .
حلقههای زنجیره تولید نساجی سنتی عبارتاند از : تأمین مواد اولیه ، نخریسی،رنگرزی طبیعی ، پارچهبافی،رودوزیهای سنتی ، تولید محصولات نهایی پارچهای ، بستهبندی محصولات، بازاریابی و فروش و ارتباط پس از فروش با مشتریان اخذ بازخورد
حلقه اول زنجیره: تأمین مواد اولیه
مواد اولیه طبیعی مورداستفاده در نساجی سنتی عبارتاند از پنبه ، پشم و ابریشم که مستقیماً با کشاورز ، دامدار و نوغاندار در ارتباط است . خوشبختانه استان گلستان با توجه به ظرفیتهای خوبی که در کشت پنبه ، دامپروری گوسفند و شتر و همچنین نوغانداری و پرورش کرم ابریشم وجود دارد میتواند به یکی از کانونهای اصلی تأمین مواد اولیه نساجی سنتی کشور باشد .
حلقه دوم زنجیره: نخریسی
نخریسی بهمنظور تولید نخ مناسب برای بافت پارچه یکی از الزامات و ارکان نساجی سنتی بوده است بهگونهای که درگذشته بانوان روستایی گلستان خصوصاً در مناطق کوهپایهای و ترکمن نشین همواره در منازل خود به این کار مشغول بودهاند و پنبه و پشموپیله ابریشم را به نخ قابلاستفاده در مرحله بعدی تبدیل میکردهاند . این کار با چرخهای دستی نخریسی و گاهی با دوک انجام میگرفته است بنابراین یکی از فعالیتهای روزانه بانوان روستای استان گلستان نخریسی دستی بوده است که نسل به نسل ادامه یافته است.
حلقه سوم زنجیره: رنگرزی طبیعی
از زمانهای گذشته ویژگی مهمی که صنعت فرش و نساجی ایران را از سایر کشورها متمایز ساخته بود، رنگ و رنگرزی این محصولات بوده است. بهصورت کلی برای رنگ کردن الیاف طبیعی از رنگزاهای طبیعی یا مصنوعی استفاده میشود البته تا قبل از معرفی رنگزاهای مصنوعی، تمام نیاز رنگرزی کشور از طریق رنگزاهای طبیعی برطرف میشد. رنگزاهای گیاهی در مناطق مختلفی از کشور یافت میشوند و حتی تعدادی از این رنگزاها بهطور خود روینده در طبیعت یافت میشوند. پوست انار، برگ انجیر ، تمشک ، پوست گردو ، روناس ، زردچوبه و... نمونههایی از موادی هستند که به همراه تثبیتکنندهها میتوانند برای رنگرزی طبیعی استفاده شوند و اینجا درست نقطه تلاقی حلقه سوم با باغداران است و اکثر مواد رنگزای طبیعی در استان گلستان قابلدستیابی است .
ازجمله مزایای مهم رنگرزی طبیعی در زنجیره نساجی سنتی میتوان به موارد ذیل اشاره کرد :
• مقاومت بالا در برابر اکسیدکنندهها و سایر مواد شیمیایی
• عدم ایجاد حساسیتهای تنفسی و پوستی
• سمی نبودن و سازگاری با محیطزیست
• ثبات در برابر تابش نور شدید و شستشو
• خوشرنگ و شفاف شدن پارچه باگذشت زمان
• امکان تهیه طیفهای مختلف رنگ
حلقه چهارم زنجیره: پارچهبافی
نقطه کانونی زنجیره تولید نساجی سنتی ، مرحله پارچهبافی است که مواد اولیه را به محصول نهایی نزدیک میکند . پایه و اساس پارچهبافی مانند سایر هنرهای داری ، نخ است که در مراحل قبلی ساختهوپرداخته شده است . در این مرحله توسط هنرمندان پارچهباف ، پارچههای متنوع و از الیاف مختلف با طرحها و رنگهای متنوع تولید میشوند .
چادرشب بافی ، دستمال بافی و سفره بافی از قدیمیترین نمادهای پارچهبافی در استان گلستان میباشند بهطوریکه همچنان در اجزای پوشش زنان روستایی کموبیش چادرشب کاربرد داشته و در بافت لباسهای سنتی کتولی ، قزل باش ، ترکمن و سایر اقوام استان پارچههای دستباف ابریشمی کاربرد زیادی دارند .
دستگاههای فیزیکی سنتی بافت پارچه که در اکثر بخشهای استان مرسوم است که یا بهصورت چوبی و یا فلزی میباشند دو وردی بوده به همین دلیل تنوع طرح محدود است و به خطوط عمودی و متقاطع که ناشی از تداخل تارها و پودهای رنگارنگ میباشد ایجاد میشود .
در چند سال اخیر دستگاههایی با تعداد وردهای 4 و 8 تایی نیز با مکانیزم خاص که با دست یا پا تعویض شده و طرحها را ایجاد میکنند مرسوم شدهاند که میتوانند طرحهای متنوعتر ، جدیدتر و مشتریپسندتری را ایجاد نمایند .
حلقه پنجم زنجیره: رودوزیهای سنتی
پارچه تولیدشده در مرحله پارچهبافی میتواند برای تولید لباس و یا کاربردیهای سنتی چادرشب ، سفره و حوله بکار برده شوند ولی انجام رودوزیهای سنتی بومی استان مانند بخارا دوزی، سیاه دوزی شاهکوه ، رودوزیهای قزاق ، رودوزیهای ترکمن و رودوزیهای بلوچی و سایر رودوزیهای محلی و قدیمی میتواند علاوه بر ایجاد ارزشافزوده قابلتوجه برای پارچه تولیدی زمینه اشتغال برای هنرمندان این بخش را نیز در زنجیره تولید صنایعدستی به وجود آورد .
حلقه ششم زنجیره: تولید محصولات نهایی پارچهای
علیرغم اینکه در حلقه پنج زنجیره و با انجام رودوزیهای سنتی بر روی پارچه تولیدی ارزشافزودهای ایجاد میگردد ولی رها کردن زنجیره در این مرحله بهصورت پارچه میتواند فلسفه زنجیره تولید را ناقص و معیوب نماید .
چنانچه هنرمندانی در حلقه ششم زنجیره بتوانند با ترکیب سایر هنرهای مرتبط با چرم ، چوب ، زیورآلات ، شیشه و ... محصولات نهایی قابلاستفادهتر مانند رومیزی ، رانر، کیف ، کوسن و ... تولید نمایند علاوه بر تأمین و ارضای سلایق مختلف مشتریان نهایی میتواند ارزشافزوده مضاعفی را ایجاد نمایند .
حلقه هفتم زنجیره : بستهبندی محصولات صنایعدستی
این مرحله از نساجی سنتی در حقیقت حلقه مفقوده و فراموششده در فرایند تولید تمام هنرهای صنایعدستی بهصورت خرده و توسط هنرمندان خانگی است . در حقیقت تصور ذهنی مشتری نهایی میتواند بهراحتی با مشاهده یک بستهبندی نامناسب محصول نهایی نسبت به آن منفی گردیده و از خرید منصرف گردد. صنعتگران و فعالین حوزه چاپ و بستهبندی استان باید در این مرحله با شناسایی و ارتباط مؤثر با هنرمندان صنایعدستی این نقطهضعف را پوشش دهند و البته هنرمندان نیز با ایجاد بهرهوری در مراحل تولید و پایین آوردن هزینه تولید باید بخشی از هزینهها را برای مرحله بستهبندی در نظر بگیرند .
حلقه هشتم زنجیره : بازاریابی و فروش
بزرگترین ضعف ، کمبود و مشکل صنایعدستی در ایران یافتن بازار فروش است بدین معنا که بازار فروش وجود دارد ولی هنرمند بیشتر زمان و انرژی خود را صرف مراحل قبل نموده است و باتحمل هزینههای تولید محصول نهایی را تولید مینماید ولی درنهایت در فروش مشکل داشته و نمیتواند بهراحتی محصولات خود را عرضه نماید و این ضعف باعث میشود که نقدینگی در مرحله آخر بلوکهشده و نقدینگی جدید به زنجیره تزریق نگردد و بعد از گذشت مدتزمانی علاوه بر دلسرد شدن و ناامیدی هنرمند چرخه تولید وی نیز به دلیل نداشتن منابع مالی موردنیاز متوقف شود.
بازاریابی و فروش باید بهعنوان یک اصل در چارچوب کاری هنرمندان در نظر گرفته شود و برای آن نیز برنامهریزی و هدفگذاری صورت گیرد . استفاده از ابزارهای نوین فروش مانند فضای مجازی و ارتباط مؤثر با کانونهای اصلی حضور گردشگران میتوانند به فروش محصولات صنایعدستی کمک شایانی نمایند .
حلقه نهم زنجیره : ارتباط پس از فروش با مشتریان
حلقه نهایی زنجیره تولید نساجی سنتی و همه گرایشهای صنایعدستی باید ارتباط مؤثر پس از فروش با مشتریان و اخذ بازخورد و اطلاع از رضایت و یا عدم رضایت آنان و پیشنهادها اصلاحی آنان باشد که درنهایت میتواند به بهینه شدن کیفی و قیمت محصول نهایی کمک شایانی نماید .
تحلیل وضعیت نساجی سنتی استان گلستان:
نقاط قوت (Sterength):
• در دسترس بودن مواد اولیه تولید نخ
• در دسترس بودن رنگزاهای طبیعی در استان
• وجود تجربههای ارزشمندان هنرمندان قدیمی نساجی سنتی در روستاها
• وجود اقوام مختلف در استان که باعث تنوعبخشی به تولیدات نساجی سنتی میشود .
• وجود نیروی انسانی موردنیاز برای هر یک از حلقههای زنجیره تولید نساجی سنتی در استان
نقاط ضعف(Weakness):
• قدیمی بودن اطلاعات و دانش هنرمندان نساجی سنتی در خصوص روشها و دستگاههای جدید بافت
• مستعمل بودن دستگاههای بافت پارچه هنرمندان
• عدم جانشین پروری و تربیت شاگرد در این هنر خصوصاً در بخش نخریسی
• عدم تولید محصولات متنوع نهایی و اکتفا به تولید پارچه
• بازاریابی و تبلیغات ضعیف در خصوص محصولات نساجی استان علیرغم قدمت آن
• عدم ثبت برند و نشان تجاری برای محصولات صنایعدستی
• عدم وجود سرمایه در گردش کافی هنرمندان نساجی سنتی جهت تهیه و تأمین نخ ابریشم طبیعی
• استفاده بیشازاندازه از الیاف مصنوعی و بیکیفیت در تولید پارچه در نساجی سنتی
• استفاده از مواد رنگهای مصنوعی و رنگرزی غیراستاندارد
فرصتها (Opportunity):
• توجه ویژه دولت به توسعه صنایعدستی و سادهسازی صدور مجوزهای پروانه تولید صنایعدستی
• حمایتهای تسهیلاتی دولت از راهاندازی کسبوکارهای مرتبط با صنایعدستی
• وجود حمایتهای و تخفیفهای مناسب بیمه تأمین اجتماعی برای هنرمندان بخش نساجی سنتی
• وجود مراکز دانشگاهی متعدد در استان که دروس مرتبط با نساجی سنتی در آنها تدریس میشود.
• وجود بومگردیهای متعدد در استان بهعنوان یکی از کانونهای حضور گردشگران
• وجود فضای مجازی جهت بهرهگیری برای بازاریابی و فروش محصولات
تهدیدها (Threat):
• تورم و مشکلات اقتصادی جامعه که باعث پایین آمدن قدرت خرید مردم میشود .
• عدم جمعآوری و بازیافت مناسب پشم دام گوسفند و شتر بهعنوان یکی از مواد اولیه نساجی سنتی
• گران بودن نخ ابریشم بهعنوان یکی از مواد اولیه نساجی سنتی
• عدم امکان توسعه هنر نساجی سنتی در شهرهای استان به دلیل محدودیت مکانی در آپارتمانها
• عدم وجود بازارچههای دائمی عرضه صنایعدستی در استان
ارائه پیشنهادها و راهکارها جهت بهبود وضعیت نساجی سنتی در استان گلستان:
• تشکیل شرکتهای تعاونی هنرمندان نساجی سنتی جهت تسهیل در تأمین مواد اولیه ، بستهبندی و فروش محصولات نهایی آنان
• نوسازی دستگاههای بافت پارچه هنرمندان
• آموزش و بازآموزی هنرمندان نساجی سنتی با الگوها ، دستگاههای بافت و روشهای جدید بافت
• همکاری هتلها ، مهمانسراها ، مراکز اقامتی و بومگردیهای تحت پوشش ادارهکل میراثفرهنگی ، گردشگری و صنایعدستی استان با هنرمندان صنایعدستی استان جهت در اختیار قرار دادن مکانی جهت عرضه محصولات صنایعدستی استان به مسافران و گردشگران
• ایجاد بازارچههای دائمی و یا هفتگی صنایعدستی در استان
• ایجاد کارگاههای بزرگ در شهرهای استان جهت انجام نساجی سنتی بهمنظور توسعه این هنر در شهرها با توجه به محدودیت مکانی آپارتمانها
• ایجاد مراکز مکانیزه و بهداشتی جهت شستشو و آمادهسازی پشم گوسفند و شتر جهت ریسندگی
• استفاده بیشتر از پتانسیل رسانه ملی در معرفی هنر نساجی سنتی استان گلستان
• همکاری ادارات و شرکتهای دولتی استان در خرید محصولات نساجی سنتی استان بهعنوان هدایای تبلیغاتی
• گنجاندن محتوای آموزشی نساجی سنتی در ساعات هنر دبیرستانهای دخترانه استان بهمنظور آموزش و زنده نگهداشتن این هنر اصیل
* سمانه سادات حسینی قابوسی دانشجوی کارشناسی ارشد صنایعدستی دانشگاه الزهرا تهران و فعالی حوزه صنایعدستی گلستان