بیدخوانی از نمادهای هویتی علی آبادکتول
گلستان به دلیل برخورداری از تنوع اقوام، از فرهنگهای مختلفی تأثیر پذیرفته و به همین دلیل موسیقی این منطقه چه ازنظر ساختاری و چه ازنظر ویژگیهای قومی پرتعداد و گوناگون است. موسیقی کتولی بهعنوان یک هنر ریشهدار، یکی از مهمترین و کهنترین موسیقیهای نواحی ایرانی است که طی سالها در استان گلستان نواخته میشده و هماکنون نیز ازجمله مقامهای موسیقایی مهم کشور است که اساتید و هنرمندان بسیاری در معرفی و انتقال آن به نسل امروز نقشآفرینی کردهاند.
اساس ساختار موسیقی آوازي کتول، متکی بر سه مقام آوازی شامل «هِرایی»، «راستِ مِقام» و «کَلّه کَش» است. از قدیمالایام کتولیها این سه مقام را بر اساس سلیقه و ذوق فردی و با اتّکا به سنّت بديههخوانی و بدیههنوازی به اَشکال مختلفی اجرا کردهاند که پس از شکلگیری و تثبیت، به نام خود آنها نامگذاری شده است. بر همین مبنا پس از سالیان سال، دهها مقام به مجموعه مقامات موسیقی آوازي کتول افزودهشده است. بهطورکلی، آواز كتولي از سه بخش «بيدخواني»، «ريزمقام» و «منظومه» تشکیلشده است.
مرسومترین نوع آواز در منطقه کتول «بید خوانی» است(واژه «بيت» در كتولي به شكل «بيد bid» تلفظ ميشود)، چون اساس شعر در موسیقی کتولی دوبیتی است و مقامها بر این اساس اجرا میشوند. آوازهای محلی و مقامی با مضامینی چون توصیف ائمه، وصف یار و موضوعات حماسی اجرا میشود.
اجراي بيدخواني، با فرم خاصي از نشستن اتفاق ميافتد و از كشمكش انسان با زندگي و طبيعت و رازهاي درونياش روايت ميکند. اين هنر اصيل، يكي از نمادهاي هويتي كتوليها است. در زمانهای گذشته هنر بیدخوانی معمولاً بهصورت تکخوانی اجرا میشد. نوع دیگر از آن دوخوانی یا گروه خوانی است، که دو یا چند خواننده بر اساس همان سه مقام اصلی، اشعاری را میخوانند. این نوع اجرای آواز را « گَلی به گَلی» یعنی گلو به گلو خواندن میگویند.
بيدخواني (بيت خواني) به دو شيوه اجرا میشود:
1ـ ني بيد (ni bid) كه شامل خواندن دوبیتیهای كتولي همراه با ساز ني كتولي است.
2ـ دِتار بيد (detar bid) كه خواندن دوبیتیها به همراه نواختن دوتار كتولي است.
در منطقه کتول رسم بر این است که در جشنها، عروسیها و شبنشینیها، از انتهای شب تا سحر هنرمندان گرد هم آمده و با سازوآواز خویش به مجالس و محافل رونق میبخشند. در اجرای سازوآواز کتولی، ابـتدا نـوازنده بهعنوان مقدمه و پیشدرآمد یکی از آهنگهای سازی بدون کلام را اجرا میکند که به این عمل در موسیقی کتولی «مقام دانی» گویند. سپس با یک «سَر وانگ sar vang»، خواننده آماده اجرای آواز میشود. اجراي «بيدخواني»، بر اساس رديف آوازي موسيقي مقامي كتولي صورت ميگيرد كه در اين بخش به معرفي و چگونگي اجراي هر يك از اين مقامهای آوازي ميپردازيم.
الف- هِـرایی (herayi): مقام هرایی به چند دسته «بِلند»، «کوتاه»، «وسط»، «دِبَند» و «کوتاهِ علی سیا» تقسیم میشود که اجرای بعضی از آنها به چند فرم است و در اجرای آن معمولاً از اشعار عرفانی استفاده میکنند.
ب- راستِ مِقام (raste meqam): در ردیف آوازی موسیقی کتولی راستِ مقام بعد از آواز هرایی اجرا میشود. از نمونه این مقامها میتوان به «یحیی گالش yahya gales»، «حسنخانی hasan xani»، «دِبند de band» و... اشاره كرد. خوانندگان هنگام اجرای آن معمولاً از اشعار عاشقانه و یا از توصيف زیباییهای منطقه کتول استفاده میکنند.
ج- کَلّهکَش (kalle kas): آوازي است در اوج و بسيار كشيده و حزنانگیز. کلّهکشها به چند دسته «کوتاه»، «وسط»، «بِلند»، «دِبند» و «بِلندِ دِبند» تقسیم میشوند. کلّهکشها بیشتر در ارتفاعات و كوهستان خوانده میشوند.
در بطن اشعار دوبیتیها و منظومههای بیدخوانی داستانها و افسانههایی نهفته است که به ارزش آن میافزاید. ازجمله این داستانها، منظومه عباس گالش، کافر و مسلمان، طالبا، نجما، امیر و گوهر و... است.
سلیقه شنیداری و پسند موسیقیایی مردم امروز به سمتوسوی دیگری سوق پیداکرده است که این امر متأثر از آهنگ پرشتاب زندگی جامعه امروزی است که نسل جوان این زمانه، از صبر و بردباری کمتری بابت شنیدن موسیقی اصیل ایرانی، موسیقی مقامی و یا آوازهایی از جنس بیت خوانی برخوردار است. به همین خاطر نسلهای جدید گرایش بیشتر به سمت موسیقیهای رایج پیداکردهاند و همین امر موجب گشته تا باگذشت زمان ذائقه شنیداری جامعه تغییر کند.
امروزه متأسفانه به علت جذابیت آنی دیگر سبکهای موسیقی ازجمله پاپ، جاز همچنین گسترش استفاده از وسایل ارتباطجمعی و... ، موسیقی مقامی و موسیقی نواحی از رواج گستردهای برخوردار نیست و به دلیل کمتوجهی مردم به این امر و کم شدن مخاطبان، عدم جذابیت برای قشر جوان جامعه و... بهتدریج این نوع موسیقی محدود گشته است.
عوامل مذکور موجبات عدم اقبال قشر جوان به این نوع موسیقی و کمرنگ شدن حضور آن در جامعه را فراهم کرده است. عامل اقتصادی و کسب درآمد پایین خوانندگان و نوازندگان موسیقی مقامی، یکی از مواردی است که جوان امروزی به این رشته، بهعنوان حرفه و شغل نمینگرد و از پیگیری حرفهای آن دست میکشد. این نوع نگاه، تنها به موسیقی مقامی و اصیل ایرانی لطمه وارد نمیسازد بلکه به هنرهای وابسته به آن چون ساخت سازهای سنتی نیز آسیب میزند.
با توجه به اینکه موسیقی مقامی هر قوم و منطقه میتواند یکی از اصیلترین عناصر فرهنگ معنوی قوم و یکی از شاخصهای معرف آن بهحساب آید، میتواند بهعنوان یک جاذبه گردشگری نیز در این حوزه حرفهای بسیاری برای گفتن داشته باشد و درنتیجه موجب توجه و رشد این هنر اصیل در جامعه شود و رواج آن در بین عموم مردم علاوه بر تأثیر اقتصادی میتواند در سلامت روانی افراد و ایجاد حس هویت و انسجام اجتماعی تأثیر بسزایی داشته باشد.
بیدخوانی کتول در شهریورماه سال1397 در فهرست آثار ملی میراثفرهنگی ناملموس قرار گرفت و به ثبت رسید.
* مریم منصوری کارشناس ثبت آثار استان گلستان